سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلام اول
| نظر

باسلام؛ هدف اول از ایجاد این وبلاگ عمل به این فرمایش گهربار رسول اکرم صلی الله علیه واله است که فریقین به آن اذعان دارند:

قد نصّ على ذلک الرسول الکریم صلّى اللّه علیه و آله حیث قال: «إنّی تارک فیکم الثقلین‏ کتاب اللّه و عترتی لن تضلّوا ما إن تمسّکتم بهما»

سعی ما بر این است که با استناد به منابع مورد وثوق شیعه و اهل سنت به اثبات امامت بپردازیم و یا شبهات وارد آمده از سوی نا اهلان جواب دهیم انشاءالله.



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 94 فروردین 16
زمان : ساعت 3:44 عصر
حضرت زهرا (س) ومصلحت افضل
| نظر

حضرت زهرا س فرمود: من أصعد الی الله خالص عمله اهبط الله الیه أفضل مصلحته.
فرمود: اگر کسی عمل خالص بکند، و این قدرت را داشته باشد که عمل خالص را به پیشگاه ذات أقدس له ببرد، ذات أقدس اله بهترین و والاترین مصلحت او را به او عطا می‌کند و نازل می‌کند.

این مثل یک باغبانی است که یک نهالی را غرس کرده است و دیگر به فکر آبیاری او نیست. ممکن است روی دیم، کسی دیمی کار کند، گاهی محصول می‌گیرد، گاهی نمی‌گیرد و مانند آن. ما مأموریم که مثل یک باغبانی که در کنار منزلش یک نهالی غرس کرده، مثل فرزند از او نگه داری کنیم، دائماً به سراغ او باشیم، حدوثاً و بقائاً؛ پس یک وقت یک کسی کار خیر انجام می‌دهد، به این فکر نیست که آن را حفظ بکند! گاهی آن را می‌گوید، گاهی آن را با منّت ذکر می‌کند، گاهی مثلاً خوشش می‌آید که دیگران بازگو کنند، یا ازش بهره برداری کنند، بهره برداری تبلیغی و سیاسی؛ این شخص کار خوب کرده است، و امّا کار او زمینی است، همین جا ماند!

وجود مبارک بی بی سلام الله علیها نفرمود اگر کسی کار خوب بکند، خدا بهترین مصلحت را به او می‌دهد! فرمود: کار خوب بکن، این را نگه بدار، این را هدیه بکن، برو و ببر. تا انسان بالا نرود که نمی‌تواند هدیه ای را به پیشگاه ذات أقدس له عطا بکند.

کار خیر را ملائکه می‌برند، گزارش می‌دهند، بالأخره جواب را هم آن‌ها می‌آورند. آن بردن و آوردن هر دو مع الواسطه است، بهره‌اش هم کم است. ولی اگر کسی خودش آن هنر را داشته باشد که همراه ملائکه بالا برود و این کار خیر خود را به پیشگاه ذات أقدس له تقدیم بکند. خودش به همراه عمل برود، آنگاه فاضل‌ترین مصلحت او را ذات أقدس له نازل می‌کند؛ خود خدا، نه بوسیله فرشته‌ها! اهبط الله علیه أفضل مصلحه.

خوب این دستوری است که وجود مبارکی به ما داده است. فرمود: این کار شدنی است، این کار را انجام بدهید و مانند آن.



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : دوشنبه 95 اسفند 2
زمان : ساعت 4:20 عصر
یاری نکردن سیدالشهد وخوار شدن
| نظر بدهید

 عبدالله‌بن‌عمر که به ظاهر، یک زاهدِ مقدّس است در مکّه قبل از حرکت به سوی کربلا خدمت اباعبدالله(ع)آمد و گفت:
یا اباعبدالله، اِتَّقِ اللّه، چون همه مردم با این مرد (یزید) بیعت کرده ‏اند و دینارها هم در دست اوست قهراً به او روی می‏آورند.... می‏ترسم در صورت مخالفت با وی کشته شوی... من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری او بردارند، به ذلت وخواری مبتلا می‏شوند. پیشنهاد من این است که مانند مردم راه بیعت و صلح پیش‏گیری و از ریختن خون مسلمانان بترسی.
حضرت به او فرمودند: از پستی دنیا همین بس که سر یحیی ‏بن‌زکریا را به زن زناکاری هدیه کردند. آیا می‏دانی که بنی‏ اسرائیل در بین طلوع فجر و طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را کشتند و سپس آمدند در بازار و به خرید و فروش مشغول شدند و انگار که هیچ نشده؟ و خدا هم به آنها مهلت داد و در عذاب آنها عجله نکرد و بعداً آنها را به عذابی شدید گرفت؟ پس تقوا پیشه کن و مرا رها نکن. (پاورقی: «لهوف»، ص 26)

وقتی عبدالله‌بن‌عمر از پیشنهاد خود به امام‌حسین(ع)نتیجه نگرفت، تقاضا کرد که امام اجازه دهد زیر سینة آن حضرت را که جای بوسه رسول خدا است ببوسد، سه بار بوسه زد و گریه کرد و خداحافظی نمود و به مدینه رفت و اعلام بیعت با یزید نمود.

همین عبدالله‌بن‌عمر در مورد بیعت با حضرت علی(ع)گفت:
«هروقت همه مسلمانان بیعت کردند، من بیعت می‏کنم» و حضرت ‏علی(ع) فرمودند: «من کسی را مجبور به بیعت نمی‏کنم». ولی پس ازشهادت امام علی(ع) بامعاویه بیعت کرد و مخالفت اوّلیه ‏اش هم بایزید به قول خود معاویه ضرری ندارد و ملاحظه می‌کنید که حتّی امام‌حسین(ع) را دعوت به بیعت می‌کند.

و نیز در شورش مدینه پس از قتل امام‌حسین(ع) به قبیله خود گفت: «هریک از شما که دست از بیعت یزید بردارید، رابطه من با او قطع است.» و هم او پس از مرگ یزید و روی کار آمدن عبدالملک مروان و گسیل حَجّاج‌بن‌یوسف‌ثقفی به مکّه جهت سرکوبی عبدالله ‏بن‌زبیر، وقتی حَجّاج وارد مدینه شد، شبانه برای بیعت به سوی او شتافت و گفت: «می‏ترسم مرگم فرا رسد و در اثر نداشتن امام به مرگ جاهلیت بمیرم» و حَجّاج که خوابیده بود پایش را از لحاف بیرون کرد و گفت: «با پایم بیعت کن» و او با پای حجاج بیعت کرد. ((پاورقی: «شرح نهج‌البلاغه»، ابن‌ابی‌الحدید، ج13، ص242( نقل از کتاب سخنان حسین‌بن‌علی از مدینه تا کربلا نوشته محمد‌صادق نجمی)). ملاحظه می‏کنید که این‌ها به جهت یاری نکردن امام به چه ذلّتی گرفتار شدند، و نیز شرایط نهضت امام را در نظر بگیرید که مقدّسین و به اصطلاح روشنفکران آن زمان در آن شرایط چه افکار و اعمالی داشتند.



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : پنج شنبه 95 آبان 27
زمان : ساعت 9:11 عصر
سلاح مؤمن
| نظر

اگر سلاح مؤمن
در جهاد اصغر تیغ دودم است و تیر و تفنگ،
سلاح او در جهاد اکبر اشک و آه و ناله به درگاه خداست.
و اگر راستش را بخواهی،
آن قدرتی که پشت شیطان را می‌شکند
و آمریکا را از ذرو? دروغین قدرت به زیر میکشد
این گریه‌هاست.

شهید سید مرتضی آوینی



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : یکشنبه 94 اسفند 16
زمان : ساعت 10:39 عصر
مسلمانی امیرالمؤمنین علی علیه السلام!؟
| نظر بدهید

[

روزی علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر
باجمعی نشسته بودند که یکی از روحانیون اهل بدعت  اجازه ورود خواستند تا سوالی مطرح کنند.
پس از اینکه به حضور آمدعرض کرد: جناب شیخ ما معتقدیم علی (ع) خلیفه چهارم راشدین است و شما معتقدید اوّلی آنها، مگر نه اینکه علی ( ع) مسلمان و پیرو رسول خدا بوده است، پس اصرار شما به ارجحیت او نسبت به سه خلیفه قبلی چیست؟
علامه جواب داد: مگر علی هم مسلمان بود؟!!
همه سکوت کردند، عالم سنی گفت یعنی چه؟ خب معلوم است که مسلمان بود
علامه گفت: نه من فکر میکنم که علی اصلا مسلمان نبود!!
مجددا عالم سنی گفت: چه میگویی شیخ؟  منظورت چیست؟
علامه گفت: مگر نه اینکه در قران آمده است (و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا)،،اگر درب خانه مسلمانی را زدید و باز نکرد برگردید،،
ولی تا انجا که من میدانم عمر با لگد درب خانه را شکست و پهلوی دختر رسول خدا را که پشت در بود شکست!! آیا به نظر شما علی و فاطمه و اهل بیت خانه رسول خدا مسلمان بودند؟؟؟!
در این هنگام عالم سنی سر به زیر افکند و بی هیچ صحبتی مجلس را ترک کرد.



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : سه شنبه 94 اسفند 4
زمان : ساعت 11:15 عصر
آمادگی برای ظهور
| نظر بدهید

امام کاظم(ع) می‌فرماید: «مَنِ ارْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ یَغِیظُ بِهِ عَدُوَّنَا»(کافی/6/535) هر کسی که یک اسبی را تهیه کند و نگه دارد-که آن اسب رزمی باشد- و بگوید: «این مرکب من برای ظهور است، آقایم که بیاید، می‌خواهم از این استفاده کنم» و غیظ نسبت به عدوّ اهل‌بیت(ع) داشته باشد، «وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَیْنَا» و او آدمی باشد که به ما منسوب باشد(شیع? ما باشد) «أَدَرَّ اللَّهُ رِزْقَهُ» خدا رزق این آدم را فراوان می‌کند «وَ شَرَحَ صَدْرَهُ!» و شرح صدر به او می‌دهد، بزرگش می‌کند! چرا؟ چون تو برای یک «هدفِ بزرگ» یک اقدام کوچک انجام داده‌ای! «وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ» خدا او را به آرزویش می‌رساند! مگر تو نمی‌خواستی مهدی ما را یاری کنی؟! اگر بمیری هم زنده‌ات می‌کند؛ «بلند شو ببینم! بلند شو بیا کار داریم، رفتی بهشت بین حوری‌ها برای خودت لَم داده‌ای؛ مگر نمی‌خواستی بیایی؟!»

?? «وَ کَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ» و خدا در حوائجش به او کمک می‌کند. خدا به ملائکه‌اش می‌فرماید: این دیگر انسان بزرگی شده، برای یک هدفِ بزرگ یک کار کوچک انجام داده. این دیگر برای خودم است، کارهایش را درست کنید و نگذارید درگیر شود «أَدَرَّ اللَّهُ رِزْقَهُ» خدا رزق را برایش می‌باراند و بر سرش می‌‌ریزد؛ بگیر ببر! تو بزرگ شده‌ای، برای یک هدف بزرگ کار می‌کنی!

?? من امشب می‌خواهم به شما یک آدرس بدهم؛ بروید یک اسب بخرید و برای ظهور آماده شوید. آماده هستید یا نه؟ البته اسب از نوع این زمانی‌اش. آقا حاضر هستید یا نه؟ خُب: «می‌خواهیم کلاس مکالم? زبان عربی بگذاریم.»

?? آخر یک کاری بکن! یک اسبی، یک شمشیری، یک تیری، یک نیزه‌ای! در روایت هست: یک تیر نگه دار!(امام صادق(ع): لِیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِکَ مِنْ نِیَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ یُنْسِئَ فِی عُمُرِهِ حَتَّى یُدْرِکَهُ وَ یَکُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ؛ غیبت نعمانی/320) یک کاری بکن! آخر تو هیچ کاری نمی‌کنی! اصلاً هیچ اثری، بویی، عطری، نسیمی!

?? امام کاظم(ع)-الهی دورش بگردم- می‌داند که زمان ظهور دیگر زمان ماشین و طیاره است-اما وقتی می‌گوید: اسب- می‌داند دارد چه می‌گوید؟ شما هم بفهمید که دارد چه می‌گوید؟ ایشان می‌داند که یک زمانی این روایت به دست کسانی می‌رسد که با اسب این‌طرف و آن‌طرف نمی‌روند، اما شعورش را دارند که وقتی می‌گوییم «اسب آماده کن»، یعنی یک کاری بکن.

?? یعنی واقعاً شما در اربعین می‌خواهید با این مردم خون‌گرم عراق صحبت نکنید؟! یعنی نفهمید احساسات آنها چیست؟ می‌خواهی بروی جلویشان و بگویی: «اَ بَ اَ بَ»! چه می‌خواهی بگویی؟ یک مکالم? عربی است دیگر! بگو: «آقا ما اسب گیرمان نیامد، ولی این مرکب زبان را خواستیم راه بیندازیم؛ به عشق شما»

?? اینها جهت‌های تربیتی دارد، تو را بزرگ می‌کند. چون ما می‌خواهیم حماسه‌های آخرالزمان را برقرار کنیم، حماسه‌های آخرالزمان اولین ویژگی‌شان این بود که «انسان باید جهانی باشد، باید جهان‌اندیش باشد.»

?? سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع حماسه های آخرالزمانی

برای ظهور خیلی کارها میشود انجام داد



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : یکشنبه 94 بهمن 11
زمان : ساعت 2:2 عصر
ثقل اکبر، قرآن یا اهل بیت؟
| نظر بدهید

 

 

 وَ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ‏أَحَدُهُمَا أَکْبَرُ مِنَ الْآخَرِ- کِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ- وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونَنِی فِیهِمَا

در این روایت باتوجه به اینکه پیامبر فرمودند من دو چیز گرانبها میان شما به یادگار می گذارم که یکی از دیگری بزرگتر است .حال سؤال پیش می آید که کدامیک بزرگتر است؟ 

آیت الله العظمی روحانی در پاسخ به این پرسش در کتاب خاتم پیامبران وامیرمؤمنان می فرمایند: تردیدی نیست که اصل حدیث ثقلین از متواترات است اما این به این معنی نیست که برخی از ضمیمه های موجود در برخی طرق این روایت نیز متواتر باشد،عبارت مورد سؤال شما نیز از همین دسته است زیرا اولاً این لفظ که قرآن ثقل اکبر است در همه الفاظ این حدیث نیامده  ودوماً طرقی هم که این حدیث را نقل کرده است دارای سند اشکال داری است که آن را از اعتبار می اندازد وسوماًاین حدیث با برخی دیگر از الفاظ این حدیث نیز تعارض دارد مانند آنچه در کتاب ارشاد القلوب دیلمی آمده که:

 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ‏ کِتَابَ اللَّهِ وَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَ إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ هُوَ أَفْضَلُ‏لَکُمْ‏ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ لِأَنَّهُ یُتَرْجِمُ لَکُمْ کِتَابَ اللَّهِ

از برخی احادیث برمی آید که صحابه آنچه در ارشاد القلوب مطرح شده را نیک میدانستند اما جاعلان حدیث به دستکاری آن پرداختندزیرا به خوبی می دانستند که ثقل اکبر امیرالمؤمنین واهل بیت هستند مانند آنچه از این عباس سؤال شدکه: چه دیدگاهی درباره علی بن ابیطالب داری؟ گفت: بخدا سوگند نام ثقل اکبر واولین مسلمانی را به زبان آوردی که به سوی هر دو قبله نماز خواند،دوبار بیعت کردو....

 



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : سه شنبه 94 دی 8
زمان : ساعت 11:14 عصر


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir



 

کل بازدید: 28542
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 4
تعداد کل پست ها: 26

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا