سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاری نکردن سیدالشهد وخوار شدن
| نظر بدهید

 عبدالله‌بن‌عمر که به ظاهر، یک زاهدِ مقدّس است در مکّه قبل از حرکت به سوی کربلا خدمت اباعبدالله(ع)آمد و گفت:
یا اباعبدالله، اِتَّقِ اللّه، چون همه مردم با این مرد (یزید) بیعت کرده ‏اند و دینارها هم در دست اوست قهراً به او روی می‏آورند.... می‏ترسم در صورت مخالفت با وی کشته شوی... من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری او بردارند، به ذلت وخواری مبتلا می‏شوند. پیشنهاد من این است که مانند مردم راه بیعت و صلح پیش‏گیری و از ریختن خون مسلمانان بترسی.
حضرت به او فرمودند: از پستی دنیا همین بس که سر یحیی ‏بن‌زکریا را به زن زناکاری هدیه کردند. آیا می‏دانی که بنی‏ اسرائیل در بین طلوع فجر و طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را کشتند و سپس آمدند در بازار و به خرید و فروش مشغول شدند و انگار که هیچ نشده؟ و خدا هم به آنها مهلت داد و در عذاب آنها عجله نکرد و بعداً آنها را به عذابی شدید گرفت؟ پس تقوا پیشه کن و مرا رها نکن. (پاورقی: «لهوف»، ص 26)

وقتی عبدالله‌بن‌عمر از پیشنهاد خود به امام‌حسین(ع)نتیجه نگرفت، تقاضا کرد که امام اجازه دهد زیر سینة آن حضرت را که جای بوسه رسول خدا است ببوسد، سه بار بوسه زد و گریه کرد و خداحافظی نمود و به مدینه رفت و اعلام بیعت با یزید نمود.

همین عبدالله‌بن‌عمر در مورد بیعت با حضرت علی(ع)گفت:
«هروقت همه مسلمانان بیعت کردند، من بیعت می‏کنم» و حضرت ‏علی(ع) فرمودند: «من کسی را مجبور به بیعت نمی‏کنم». ولی پس ازشهادت امام علی(ع) بامعاویه بیعت کرد و مخالفت اوّلیه ‏اش هم بایزید به قول خود معاویه ضرری ندارد و ملاحظه می‌کنید که حتّی امام‌حسین(ع) را دعوت به بیعت می‌کند.

و نیز در شورش مدینه پس از قتل امام‌حسین(ع) به قبیله خود گفت: «هریک از شما که دست از بیعت یزید بردارید، رابطه من با او قطع است.» و هم او پس از مرگ یزید و روی کار آمدن عبدالملک مروان و گسیل حَجّاج‌بن‌یوسف‌ثقفی به مکّه جهت سرکوبی عبدالله ‏بن‌زبیر، وقتی حَجّاج وارد مدینه شد، شبانه برای بیعت به سوی او شتافت و گفت: «می‏ترسم مرگم فرا رسد و در اثر نداشتن امام به مرگ جاهلیت بمیرم» و حَجّاج که خوابیده بود پایش را از لحاف بیرون کرد و گفت: «با پایم بیعت کن» و او با پای حجاج بیعت کرد. ((پاورقی: «شرح نهج‌البلاغه»، ابن‌ابی‌الحدید، ج13، ص242( نقل از کتاب سخنان حسین‌بن‌علی از مدینه تا کربلا نوشته محمد‌صادق نجمی)). ملاحظه می‏کنید که این‌ها به جهت یاری نکردن امام به چه ذلّتی گرفتار شدند، و نیز شرایط نهضت امام را در نظر بگیرید که مقدّسین و به اصطلاح روشنفکران آن زمان در آن شرایط چه افکار و اعمالی داشتند.



نویسنده : مهدی خوش کلام
تاریخ : پنج شنبه 95 آبان 27
زمان : ساعت 9:11 عصر


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir



 

کل بازدید: 28513
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 1
تعداد کل پست ها: 26

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا